گاهی کار اشتباهی می کنی و پشیمان می شوی. شاید راه جبرانی باشد برای جبران این اشتباه. اما گاهی این اشتباه را تکرار می کنید. بارها تکرار می کنی. در این صورت چطور ممکن است راهی برای جبران اشتباه وجود داشته باشد؟

دلم می خواهد به او بگویم من را ببخشید به خاطر تکرار اشتباهم. ناراحت نباشد به خاطر ناراحتی که من برای او پیش آوردم. می دانم اشتباه می کنم. می دانم آخر هر اشتباهم به بد سرانجامی می رسد نمی دانم چرا هی تکرارش می کنم. امیدوارم او انقدر بزرگوار و بخشنده باشد که این بار هم مرا ببخشد و از من بگذرد. چطور می توانم این همه خوبی هایش را جبران کنم؟

چطور می توانم رفتارم را عوض کنم تا دوباره و دوباره و دوباره مرتکب این اشتباه نشوم. چطور این همه لجبازی می کنم. چرا نمی توانم خودم را کنترل کنم؟ چرا نمی توانم او را بیشتر درک کنم. چرا سریع پر از خشم می شوم. چرا؟

من را ببخش. ببخش که به تو مدیونم بابت ناراحت بودنت. بابت درگیر بودن فکرت. کاش این ها را می توانستم به تو بگویم. ولی می دانم انقدری از دستم ناراحتی که نمی توانم با تو حرفی بزنم.


مشخصات

آخرین جستجو ها